شعر در مورد هیئت
خوش به حال هر کسی که روضه دعوت می شود
«هیأتی» از جانب زهرا حمایت می شود
بس که شأن و منزلت در روضه خانه ریخته
هر که یک دفعه بیاید ، پیش کسوت می شود
این وسط آن عاشقی بُرده است که در این دو ماه
بی ریا می آید و مشغول خدمت می شود
یک پر کاهی اگر چشم کسی نمناک شد
کوه عصیان هم اگر باشد شفاعت می شود
گریه کن با گریه اش غسل تقرّب می کند
قطره ای از اشک ، مُنجر به طهارت می شود
هر که در ماه محرّم کار و بارش شد حسین
چون «رسول ترک» آخر با سعادت می شود
رازق ما کربلایی ها حسینِ فاطمه است
روزی یک سال ما این ماه ، قسمت می شود
در میان هیأتش انگار زیر قُبّه ای
تا که لب وا میکنی فوراً اجابت می شود
تا به سجده می روم سمت خدا پَر میکشم
علّت معراج هایم مُهر تربت می شود
آن قدَر آقاست این آقا به عبّاسش قسم
ارمنی هم زیر این پرچم هدایت می شود
ناله های مادری پهلو شکسته می رسد
روضه خوان تا وارد ذکر مصیبت می شود
«یا بُنَیّ» حال ما را زود می ریزد به هم
قلب ما با آهِ زهرا پُر حرارت می شود
صبح محشر تا که می گوید حسین من کجاست ؟
می رسد آقا ... ولی بیسر ... قیامت می شود
#محمدفردوسی