جمعه یعنی...

جمعه یعنی یک هوای غصه دار / جمعه یعنی لحظه لحظه انتظار
جمعه یعنی یک سما فریاد و آه / جمعه شد آقا کجایی ؟ بین راه !
جمعه وصل و رسیدن کی شود؟ / میشود من باشم و وقتش شود؟
عاقبت یک جمعه خواهی نخواهی می رسد / بارالها میشود این هفته هجرانش به پایانی رسد . . . ؟

[ پنجشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۴:۰۰ ب.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

شعر شهادت حضرت زهرا

بوی دود است که پیچیده ، کجا میسوزد ؟       نکند خانه ی مولاست خدا رحم کند....

همه ی شهر به این سمت سرازیر شدند             در میان کوچه دعواست خدا رحم کند....

هیزم آورده که آتش بزنند این در را                             پشت در حضرت زهراست خدا رحم کند....

 جمع اند و موافق که علی را ببرند                                   و علی یکه و تنهاست خدا رحم کند..

   بین این قوم که از بغض  لبالب هستند                                 قنفذ و مغیره پیداست خدا رحم کند ...

 مادر افتاد و پسر رفت زدست ، درد این است                           چشم زینب به تماشاست  خدا رحم کند ....

   ماجرا کاش همان روز به آخر می شد                                          تازه آغاز بلاهاست خدا رحم کند...

غزلم سوخت  دلم سوخت  دل آقا سوخت                                         روضه ی ام ابیهاست خدا رحم کند..


[ چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۳۱ ق.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

به احترام غم مادرت بیا مهدی جان

به احترام غم مادرت بیا مهدی جان
به قدر عمر کم مادرت بیا مهدی جان
به چادری که شده پرچم عزاداری
به پرچم علم مادرت بیا مهدی جان


[ چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۰۰ ق.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

شعر شهادت حضرت زهرا

[ سه شنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۵۲ ب.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۱نظر ]

شعر شهادت حضرت زهرا

شمع من سوسو مزن حیدر خجالت می کشد
دست بر پهلو مزن حیدر خجالت می کشد

خواستی برخیزی از جا به علی خود بگو
هی به فضه رو مزن حیدر خجالت می کشد

جان من بر لب رسید از سرفه هایت جان من
خانه را جارو مزن حیدر خجالت می کشد

من خودم گیسوی زینب را مرتب می کنم
شانه بر گیسو مزن حیدر خجالت می کشد

در میان بسترت وقتی که می آیم بمان
اینچنین زانو مزن حیدر خجالت می کشد

این علی دیگر علی خیبر و خندق که نیست
بوسه بر بازو مزن حیدر خجالت می کشد

[ سه شنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۴۲ ب.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

شعردرمورد ولادت حضرت زینب

کربلا شهریست ای دل شهریارش زینب است
اعتبــارش از حسیــن و اقتـــدارش زینب است

نام زینــب با حسیـــن حک گشتـه در ایوان دل
دل که شد بیت الحسین، نقش ونگارش زینب است

شیعه دارد در دلش یکتا کتاب قیمتی
ناشرش باشد حسین ، آموزگارش زینب است

هرکه نازد بر کسی زینب بنازد بر حسین
جان زهرا این حسین دار و ندارش زینب است

┘◄ ابراهیم صاحبی

[ سه شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۵۴ ب.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

شعر درمورد امام زمان

 

 

دردهایم غالبا پیش تو درمان می شود   

با کریمان کارهای سخت آسان می شود

 

پلک بر هم می زنی و روز را شب می کنی 

چشم اگر برداری از دریا بیابان می شود

  

خوب می دانم جهان وابسته ی الطاف توست 

در حقیقت ابر با اذن تو باران می شود


ادامه مطلب
[ يكشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۷:۴۳ ب.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

نگاه به نامحرم

[ جمعه, ۱ اسفند ۱۳۹۳، ۰۴:۲۶ ب.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

شعر درمورد امام زمان

«جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد

بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم
مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد

شاید این باغچه ده قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد

تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز
ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد

کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز
می خرم از پسرک هر چه تفال دارد

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد

هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها
تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد»

سیدحمیدرضا برقعی

[ جمعه, ۱ اسفند ۱۳۹۳، ۰۳:۴۷ ب.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

سخن رهبری در مورد ایام فاطمیه


[ يكشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۴۲ ب.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۲نظر ]

شعر برای حضرت زهرا س

زندگی ارزش ندارد بی ولای فاطمه
قلبم آرامش ندارد بی ولای فاطمه

در سماوات و زمین گر نور می بینی از اوست

مهر و مه تابش ندارد بی ولای فاطمه

ابر و باد و مهر و مه خدمتگزار این درند

آسمان بارش ندارد بی ولای فاطمه

مهر او در دل، به جنت چشم بسته می روم

دید ه ام بینش ندارد بی ولای فاطمه

حجت ما مهدی است و حجت او مادرش

این فلک گردش ندارد بی ولای فاطمه

جنت و فردوس و رضوان، کل باغات بهشت

ارزش گردش ندارد بی ولای فاطمه

ای خدا جان را بگیر، این عشق را از ما مگیر

شیعه آسایش ندارد بی ولای فاطمه
[ چهارشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۵:۵۸ ق.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۲نظر ]

شعری از حداد عادل در وصف رهبر

ی دو چشمانت چراغ شام یلدای همه
آفتاب صورتت خورشید فردای همه
ای دل دریایی ات کشتی نشینان را امید
وی نگاه روشنت فانوس دریای همه
ای بیان دلنشینت بارش باران نور
وی کلام آتشینت آتش نای همه
خنده های گاه گاهت خنده خورشید صبح
شعله لرزان آهت شمع شب های همه
قامتت نخل بلند گلشن آزادگی
سرو سرسبزی سزاوار تماشای همه
گر کسی از من نشانی از تو جوید، گویمش
خانه ای در کوچه باغ دل ، پذیرای همه
لاله زار عشق یکدم بی گل رویت مباد
ای گل رویت بهار عالم آرای همه

[ يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۱۲ ق.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

توهین به پیامبر

لعن بر آنکه به پیغمبر اهانت می کند

با چنین کاری بسی ظلم و خیانت می کند

ای که از کین پیمبر کرده ای توهین بر او

در قیامت تو نداری ذره ای هم آبرو

لعنت خلق خدا بر  دشمن احمد شود

پس بمیرد دشمنش ای کاش و در دوزخ رود

آنکه بر پیغمبر ما کرده توهین کافر است

آتش دوزخ سزای دشمن پیغمبر است

ای لعین  تا  می توانی در جهالت ها بمان

گیرد از تو انتقام آن مهدی صاحب زمان

آید  و بر سینه ات شمشیر و خنجر می زند

با اجازه از خداوند از شما ، سَر می زند

تا توانی در همین کینه بزن تو دست و پا

تا کجا خواهی کنی توهین بر آقای ما

دست یاری خداوند زود می آید همی

تا گذارد بر دل ما با قیامش ، مرهمی

[ جمعه, ۲۶ دی ۱۳۹۳، ۰۲:۰۸ ب.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

گریه برای امام حسین

ازآن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
منم غلام کسی که بود گدای حسین

دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم
یکی برای حسن آن یکی برای حسین

یقین که آتش دوزخ حرام گردیده
به جسم آنکه بود یار آشنای حسین

برای بخشش کوه گناه یک راه است
بریز قطره ی اشکی تو در عزای حسین

کبوتر دل عشاق هر شب جمعه
نشسته است روی گنبد طلای حسین

خدا کند که شبی زائر حرم گردیم
و جان دهیم همان شب به کربلای حسین

به گوش جان تو اگر بشنوی هنوز آید
ز زیر نیزه و تیغ و سنان صدای حسین

[ سه شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۵۶ ق.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۱نظر ]

شعری درباره آسیب های ماهواره

تو ای بشقاب پشت بام خانه
گرفتی دین و ایمان را نشانه

به شکل دایره گشتی هویدا
سپر گشتی تو در جنگ زمانه


ادامه مطلب
[ يكشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۱۰ ق.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

14معصوم

خداخالق عشقه
محمدگل عشقه
علی مظهرعشقه
زهرا وجودعشقه


ادامه مطلب
[ شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۲ ق.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

صلوات14معصوم

💐ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
ﺍﻭّﻝ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﻣﺼﻄﻔﯽ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ

💐ﺩﻭّﻡ ﺑﻪ ﺷﻪ ﻧﺠﻒ ﺳﻼﻣﯽ ﺑﮑﻨﯿﻢ
ﺭُﺧﺴﺎﺭ ﻋﻠﯽ ﺷﯿﺮ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ


ادامه مطلب
[ پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۱۶ ب.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

حضرت علی

تسبیح شیعه نام گهربار حیدر است
خلقت همیشه مست و گرفتار حیدر است
صدیق اکبری که شنیدی فقط علی است
پس این لقب همیشه سزاوار حیدر است
فاروق اعظم است به نص صریح وحی
فرقان بین باطل و حق کار حیدر است


ادامه مطلب
[ پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۰۸ ب.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

مداحی حاج میثم مطیعی صفر93

[ پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۰۰ ق.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

سخن حضرت علی(ع)

ازامام علی (ع)پرسیدند
واجب و واجبترچیست؟
نزدیک ونزدیکترکدامند؟
عجیب وعجیبترچیست؟
سخت وسخت ترچیست؟
فرمود:
واجب اطاعت از الله و واجبتر ازآن ترک گناه است.
نزدیک قیامت ونزدیکتر ازآن مرگ است.
عجیب دنیا وعجیبتر ازآن محبت دنیاست.
سخت قبراست وسخت تر ازآن دست خالی رفتن به قبر است.

[ چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۱۷ ق.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۱نظر ]

اشعارمیلادرسول اکرم ص-امام صادق ع

لب نگار که باشد رطب حرام بود
زمان واجبمان مستحب حرام بود 

فقیه نیستم اما به تجربه دیدم 
بدون عشق مناجات شب حرام بود 



ادامه مطلب
[ چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۱۲ ق.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

مدح امام علی

شیرش حلال آنکه مرا خاک پاش کرد
نانش حلال آنکه مرا مبتلاش کرد
 
هر آنچه می دهد کرمش کم نمی شود
باید کریم بلکه کرم را گداش کرد
 

پایم اگر به سمت جهنم نمی رود
دستم توسلی به ضریح عباش کرد
 
موسی و خضر و یوسف و عیسی به جای خود
هنگام مشکلات، نبی هم صداش کرد
 
تصویر اوست عکس تمام پیمبران
او را خداش آینه انبیاش کرد
 
کعبه برای آمدنش بود نه طواف
پس کعبه را برای قدومش بناش کرد
 
خیلی گره زدند به اسلام باز کرد
هر آنچه کرد پنجه مشکل گشاش کرد
 
در کودکی ش نیز علی مرد جنگ بود
پس ذوالفقار نیست اگر لافتی ش کرد
 
در آستان یک نخ عمامه سرش
باید تمام خلق جهان را فداش کرد
 
رد می شد از محله ی ما دلدل علی
افتاد سنگ زیر سم او، طلاش کرد
علی اکبر لطیفیان
[ جمعه, ۱۲ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۵۴ ق.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]

ما شیعه ایم اما فقط در ثبت احوال

شعرم فضای تازه ای تصویر کرده    آقای من امشب غزل تغییر کرده
 
ذکر قنوتم خواندن «آقا بیا» بود     شعرم همیشه گفتن «آقابیا» بود
 
بین تمام قال ها آوای تو نیست     امشب ولی دیدم که اینجا جای تو نیست
 
اصلا نیاز هیچ کس صاحب زمان نیست    دیگر میا اینجا کسی در فکرتان نیست
 


ادامه مطلب
[ سه شنبه, ۹ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۴۱ ق.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۱نظر ]

زبان حال حضرت زینب در روز اربعین

چهل روز می شود که شدم جبرئیل تو
ذبح عظیم گشتی و گشتم خلیل تو
چهل روز می شود که فقط زار می زنم

کوچه به کوچه نام تو را جار می زنم
چهل روز می شود که بدون توأم حسین
حالا پی نتیجه ی خون توأم حسین


ادامه مطلب
[ جمعه, ۲۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۳:۰۰ ب.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۱نظر ]

شعر اربعین وزبان حال امام زمان

چشمم اگر چه خشک ولی مبتلای توست
اشکی بده که نذر تو و گریه هایِ توست
 
قربانِ چشم ِسرخ ِ شما، میکُشد مرا
باران گرفته است اگر های هایِ توست
 
شکر ِ خدا که قلبِ مرا کرده ای حرم
شکر ِ خدا که در دلِ من ردِ پای توست
 
ما گریه میکنیم که مارا دعا کنی
این روضه ها فدای تو، گرم از دعای توست
 
یک اربعین لباس عزا کرده ای به تن
یک اربعین ببین دلِ ما در هوایِ توست
 
یک اربعین برای شما گریه کرده ام
آقا بیا که روضه ی ما هم برای توست
[ جمعه, ۲۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۶ ب.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۱نظر ]

زنده باد حاج قاسم سلیمانی

[ شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۱:۰۷ ب.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۱نظر ]

به اشک چله گرفتیم که غرق غم باشیم/دعا کنید همه اربعین حرم باشیم

    بهم گفت:
    دوست من،یعنی ما لیاقت داریم جزء 313 یار امام زمان (عج)باشیم؟
    بهش گفتم:
    بیا گریه کنیم رفیق!!!!
    ما جزء 30 میلیون زائر کربلا هم نیستیم…

[ شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۵ ق.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۱نظر ]

شعر در مورد حضرت رقیه

دختر اگر یتیم شود پیر می شود
اززندگی بدون پدر سیر می شود
هم سن و سالهاهمه اورانشان دهند 
دلنازک است دختر و دلگیر می شود 
وقتی که گیسوان سری پنجه می خورد 
هرتاب آن چوحلقه زنجیر می شود
اصلا رقیه نه ، بخدا مرد ، بی هوا ،
بایک شتاب ضربه زمینگیر می شود .
دشمن به او نگاه خریدار می کند
او سر به زیرگشته و تحقیر می شود
پایش بسوی قبله کشید و به ناز گفت: 
امشب اگر نیایی پدر دیر می شود .

[ شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۲ ق.ظ ] [ امیرمحمد ولیان ]
[ ۰نظر ]
*****

ابزار وبلاگ و سایت